تحولات منطقه

۹ تیر ۱۴۰۳ - ۰۹:۵۵
کد خبر: ۹۹۶۷۵۱

توسعه ساخت‌وسازی یا توسعه سازوکاری؛ اولویت با کدام است؟        

مهدی استادی جعفری؛ دکتری شهرسازی و کارشناس ارشد برنامه‌ریزی حمل‌ونقل

در بحث الگو و فرآیند توسعه و پیشرفت در جوامع مختلف، بطور کلی دو رویکرد اصلی شامل توسعه ساخت‌وسازی و توسعه سازوکاری مطرح بوده است. هر یک از این رویکردها دارای شرایط، ویژگی‌ها، مزایا و معایب خاص خود هستند.

زمان مطالعه: ۱۳ دقیقه

در بحث الگو و فرآیند توسعه و پیشرفت در جوامع مختلف، بطور کلی دو رویکرد اصلی شامل توسعه ساخت‌وسازی و توسعه سازوکاری مطرح بوده است. هر یک از این رویکردها دارای شرایط، ویژگی‌ها، مزایا و معایب خاص خود هستند.

انتخاب بین توسعه ساخت‌وسازی و توسعه سازوکاری به عوامل مختلفی بستگی دارد و نمی‌توان به­ طور کلی یکی را برتر از دیگری دانست و بسته به شرایط و اهداف مختلف، ممکن است یکی مناسب‌تر باشد. در این نوشتار، به بررسی و مقایسه این دو رویکرد به همراه مزایا و معایب هر کدام و بیان چند نمونه خارجی و داخلی پرداخته می‌شود.

توسعه ساخت‌وسازی

این الگوی توسعه، تمرکز بر زیرساخت‌های فیزیکی جدید دارد، به این معنا که شامل ساخت و ایجاد زیرساخت‌های فیزیکی نظیر جاده‌ها، پل‌ها، ساختمان‌ها، نیروگاه‌ها و سایر پروژه‌های عمرانی می‌گردد. با این حساب، انتظار می‌رود که این نوع توسعه نیازمند سرمایه‌گذاری‌های کلان مالی باشد و معمولاً از سوی دولت‌ها، شرکت‌های بزرگ یا سرمایه‌گذاران خصوصی تأمین می‌شود. از اینرو، نتایج توسعه ساخت‌وسازی معمولاً ملموس به صورت فیزیکی و قابل مشاهده است و می‌تواند به سرعت اثرات خود را نشان دهد.

مزایای عمده متصور از توسعه ساخت­وسازی شامل موارد ذیل می‌شود:

  • ایجاد اشتغال: این پروژه‌ها مانند ساخت کارخانه جدید یا پروژه مسکن­سازی بزرگ می‌تواند هزاران شغل مستقیم و غیرمستقیم ایجاد کند که در آنها، فرصت‌های شغلی زیادی در مراحل مختلف ساخت و بهره‌برداری ایجاد می‌گردد.
  • بهبود زیرساخت‌ها: توسعه ساخت‌وساز به بهبود زیرساخت‌های فیزیکی و در نتیجه بهبود کیفیت زندگی مردم کمک می‌کند.
  • افزایش ارزش دارایی‌ها: سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها می‌تواند به افزایش ارزش املاک و دارایی‌ها منجر شود.
  • بهبود ظاهر شهری: پروژه‌های ساخت‌وساز می‌توانند به زیباسازی و مدرن‌سازی محیط شهری کمک کنند.
  • جذب سرمایه‌گذاری: پروژه‌های ساخت‌وساز می‌توانند سرمایه‌گذاری‌های جدیدی را جذب کنند و فرصت‌های اقتصادی جدیدی ایجاد کنند.

از سوی دیگر، معایب عمده این الگوی توسعه را می­توان در این محورها جستجو نمود:

  • هزینه‌های بالا: پروژه‌های ساخت‌وساز معمولاً هزینه‌های بسیار بالایی دارند و ممکن است به بودجه عمومی فشار وارد کنند.
  • زمان‌بری: پروژه‌های ساخت‌وساز معمولاً زمان‌بر هستند و ممکن است سال‌ها طول بکشند تا به اتمام برسند.
  • اثرات زیست‌محیطی: پروژه‌های بزرگ ساخت‌وساز ممکن است اثرات منفی بر محیط­زیست داشته باشند، نظیر تخریب مناطق طبیعی، آلودگی و افزایش مصرف منابع.

توسعه سازوکاری

توسعه سازوکاری بر فرآیندها و ساختارها تمرکز دارد و شامل بهبود فرآیندها، ساختارها، قوانین و مقررات، سیستم‌های مدیریتی و سایر جنبه‌های نرم‌افزاری توسعه است. توسعه سازوکاری معمولاً هزینه کمتری نسبت به ساخت‌وساز دارد، زیرا بیشتر به بهبود فرآیندها و سیستم‌ها می‌پردازد. بنابراین، این نوع توسعه نیازمند سرمایه‌گذاری در ظرفیت‌سازی، آموزش، توانمندسازی نیروی انسانی، تحقیقات و توسعه و نوآوری است. نتایج توسعه سازوکاری معمولاً به صورت غیرملموس و در بلندمدت قابل مشاهده است، اما می‌تواند به ایجاد تغییرات پایدار و عمیق در جامعه منجر شود، زیرا تمرکز بر بهینه‌سازی و استفاده بهتر از منابع موجود است.

مزایای کلی توسعه سازوکاری مشتمل بر موارد ذیل می­گردد:

  • پایداری: توسعه سازوکاری به ایجاد ساختارها و فرآیندهایی پایدار و انعطاف‌پذیر کمک می‌کند که می‌توانند در برابر تغییرات و بحران‌ها مقاومت کنند.
  • انعطاف‌پذیری بیشتر: تغییرات سازوکاری معمولاً می‌توانند سریع‌تر و با انعطاف‌پذیری بیشتری اعمال شوند.
  • بهبود کارایی: تمرکز بر بهبود سازوکارها می‌تواند به افزایش بهره‌وری و کارایی سیستم‌ها و فرآیندها منجر شود.
  • افزایش بهره‌وری: بهبود فرآیندها و سیستم‌ها می‌تواند به افزایش بهره‌وری و کاهش هزینه‌ها در بلندمدت کمک کند.
  • تقویت حکمرانی: توسعه سازوکاری به تقویت نهادها و ساختارهای حکمرانی، افزایش شفافیت و کاهش فساد کمک می‌کند.

همچنین، معایب این گونه از توسعه، بصورت زیر است:

  • نتایج طولانی‌مدت: نتایج توسعه سازوکاری معمولاً در بلندمدت قابل مشاهده است و ممکن است نیاز به صبر و سرمایه‌گذاری مداوم داشته باشد.
  • محدودیت‌ها: بدون زیرساخت‌های مناسب، تغییرات سازوکاری ممکن است محدودیت‌های خود را داشته باشند و نتوانند همه نیازها را برآورده کنند.
  • نیاز به تغییر فرهنگی: این نوع توسعه نیازمند تغییرات فرهنگی و پذیرش نوآوری و اصلاحات است که ممکن است با مقاومت مواجه شود.
  • اثرات کمتر محسوس: تغییرات سازوکاری ممکن است به اندازه پروژه‌های ساخت‌وسازی ملموس نباشند و اثرات آن‌ها به مرور زمان قابل مشاهده باشد.

کدام الگوی توسعه در اولویت است؟

پاسخ به این سوال بستگی به شرایط و نیازهای خاص هر جامعه دارد. در بسیاری از موارد، ترکیبی از هر دو رویکرد می‌تواند بهترین نتایج را به همراه داشته باشد. برای مثال، در ایران، توسعه ساخت‌وسازی نه تنها بلحاظ معیار توانمندی مدیران از دیدگاه عموم جامعه مطرح است، بلکه همچنان اهمیت زیادی دارد، چرا که نیاز به بهبود زیرساخت‌های فیزیکی در بسیاری از مناطق کشور خصوصا در نیمه شرقی و سایر مناطق مرزی کشور وجود دارد. اما همزمان با این توسعه، باید به بهبود ساختارهای مدیریتی، قوانین و فرآیندها نیز توجه شود تا پروژه‌های عمرانی به صورت کارآمد و پایدار اجرا شوند. البته بررسی تجارب کشورهای موفق نشان می‌دهد که بسیاری از کشورهای موفق نظیر آلمان و سنگاپور، ترکیبی از هر دو رویکرد را به کار گرفته‌اند. آن‌ها با سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های فیزیکی و همزمان بهبود ساختارهای حکمرانی و مدیریتی، توانسته‌اند به توسعه پایدار و موفق دست یابند.

شاید بهتر باشد که پیش از پاسخ دقیقتر به سوال فوق، نمونه‌هایی از دو الگوی توسعه را بصورت مختصر تحلیل کرد.

نمونه‌های موردی از توسعه ساخت‌وسازی و توسعه سازوکاری

  1. پروژه سد سه‌دره (Three Gorges Dam) در چین، نمونه‌ای از رویکرد توسعه ساخت‌وسازی

سد سه‌دره به­عنوان بزرگ‌ترین سد برق‌آبی جهان، توانسته است تأمین برق برای میلیون‌ها نفر را ممکن سازد. این زیرساخت عظیم علاوه بر تولید برق، در کنترل سیلاب‌ها و افزایش ظرفیت آبی منطقه نیز مؤثر بوده است. یکی از مزایای این پروژه عظیم عمرانی، این بوده که پروژه‌های بزرگ صنعتی و اقتصادی در اطراف سد راه‌اندازی شده‌اند که جذب سرمایه‌گذاری‌های جدید و ایجاد فرصت‌های اقتصادی را به همراه داشته و موجب ایجاد هزاران شغل مستقیم و غیرمستقیم در طول دوره ساخت و بعد از آن شده است.

از معایب این پروژه، مواردی از قبیل هزینه‌بری، زمان‌بری و آسیب‌زنی به محیط­زیست یاد شده است. هزینه ساخت سد سه‌دره حدود 37 میلیارد دلار گردیده که نشان‌دهنده بودجه عظیمی است که برای این پروژه نیاز بوده است. پروژه ساخت و تکمیل سد بیش از یک دهه طول کشید که نشان‌دهنده زمان‌بر بودن پروژه‌های بزرگ ساخت‌وسازی است. ارزیابی کارشناسان به این ترتیب بوده که ساخت این سد به تخریب زیستگاه‌های طبیعی، جابجایی میلیون‌ها نفر و تغییرات اکوسیستم منجر شده است.

توسعه ساخت‌وسازی یا توسعه سازوکاری؛ اولویت با کدام است؟        

  1. برج خلیفه در دبی، نمونه‌ای از رویکرد توسعه ساخت‌وسازی

توسعه ساخت‌وسازی یا توسعه سازوکاری؛ اولویت با کدام است؟        

برج خلیفه به­عنوان بلندترین ساختمان جهان، نماد مدرنیته و پیشرفت دبی شده است و به زیباسازی و جذابیت بیشتر شهر کمک کرده است. این پروژه توانسته است توریست‌ها و سرمایه‌گذاران بین‌المللی را به خود جذب کند، که موجب رونق اقتصادی بیشتر در منطقه شده است. هزینه ساخت برج خلیفه حدود 1.5 میلیارد دلار بوده است که نشان‌دهنده سرمایه‌گذاری عظیمی است.در کنار این مزایا، به اعتقاد کارشناسان، مصرف بالای منابع و انرژی و تولید زیاد زباله‌های ساختمانی از جمله مشکلات زیست­محیطی این پروژه است.

  1. پیاده‌سازی سیستم ERP (Enterprise Resource Planning) در شرکت تویوتا، نمونه‌ای از رویکرد توسعه سازوکاری

توسعه ساخت‌وسازی یا توسعه سازوکاری؛ اولویت با کدام است؟        

این سیستم برای مدیریت کسب و کار و مدیریت مواردی مانند حسابداری، منابع انسانی (HR)، تدارکات، روابط با مشتری (CRM)، زنجیره تامین، تولید، مهندسی، تعمیر و نگهداری، پروژه ها، خدمات و موارد دیگر قابل استفاده است. تجربه تویوتا نشان داده است که پیاده‌سازی سیستم ERP نسبت به توسعه فیزیکی زیرساخت‌ها هزینه کمتری داشته است. این سیستم به تویوتا اجازه داده است تا فرآیندهای تولید و مدیریت زنجیره تأمین خود را بهبود بخشد. نتیجه دیگر پیاده‌سازی این سیستم، انعطاف‌پذیری بیشتر بوده، به این معنا که سیستم ERP این امکان را فراهم نموده تا تغییرات لازم در فرآیندهای تولید و مدیریت خود را به سرعت اعمال کند. در نهایت، این سیستم موجب بهبود کارایی کاهش زمان تولید، بهبود کیفیت و افزایش بهره‌وری در تولید شده است. البته سوابق ارزیابی که بابت پیاده‌سازی این سیستم منتشر شده است، نیاز به تغییر فرهنگی را به‌عنوان یک چالش بیان شده به این معنی که پیاده‌سازی سیستم جدید نیاز به آموزش و تغییر فرهنگی در سازمان داشته که موجب مقاومت‌هایی از سوی کارکنان شده است. البته این چالش بصورت مقطعی بوده و با توسعه فناوری، شرایط رو به بهبود قرار گرفته است.

  1. بهینه‌سازی سامانه حمل‌ونقل همگانی در شهر بوگوتا  (TransMilenio)، نمونه‌ای از رویکرد توسعه سازوکاری

توسعه ساخت‌وسازی یا توسعه سازوکاری؛ اولویت با کدام است؟        

اکنون حدود 24 سال از شروع کار سامانه اتوبوس‌های تندرو در بوگوتا، پاییتخت کشور کلمبیا می‌گذرد. این سامانه سیر تحول خود را به سرعت طی کرد و تغییر چشمگیری در جابه‌جایی مسافران شهر بوگوتا ایجاد کرد به­گونه­ای که روزانه تعداد 2.5 میلیون مسافر را به مقصد می‌رساند و رضایت کاربران از این سیستم حمل‌ونقل در سه سال اول بیش از ۹۰ درصد بود. با گذشت زمان، ایجاد سیستم‌های اتوبوسرانی تندرو و ظرفیت بالا نه تنها در بوگوتا، بلکه در سراسر جهان یک اقدام بی‌سابقه به شمار می‌رفت. بهبود سیستم اتوبوس‌های تندرو (BRT) به مراتب کمتر از ساخت خطوط مترو هزینه داشته است. این سیستم توانسته است ظرفیت حمل و نقل عمومی را افزایش داده و تراکم ترافیک را کاهش دهد. از دیگر مزایای بکارگیری این سیستم، کاهش زمان سفر، افزایش ظرفیت حمل­ونقل همگانی، کاهش آلودگی هوا و مصرف سوخت از جمله مزایای این سیستم بوده است.

در کنار این مزایا، معایبی نیز به چشم می‌خورد؛ به‌گونه‌ای که میزان رضایتمندی را از 90 درصد در سه سال اول به 30 درصد در سال پانزدهم طرح کرده است. دلیل این موضوع، وجود محدودیت‌های توسعه به‌واسطه عدم ایجاد زیرساخت‌های فیزیکی بیشتر حمل‌ونقلی (خطوط و ناوگان در سایر نقاط شهر) بوده و انتظار اینکه سیستم BRT به تنهایی تمام نیازهای حمل­ونقل شهر را برآورده کند، با چالش مواجه شد. از طرف دیگر، نیاز به تغییر رفتار ترافیکی شهروندان در زمان انجام طرح همیشه لازم بوده تا مردم تمایل کمتری به استفاده از خودروهای شخصی داشته باشند.

توسعه ساخت‌وسازی و توسعه سازوکاری در ایران

در ایران، توسعه و پیشرفت در حوزه‌های مختلف شهری، صنعتی و اقتصادی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. انتخاب بین توسعه ساخت‌وسازی و توسعه سازوکاری به دلایل مختلفی چون منابع مالی محدود، نیاز به زمان‌بری کمتر، و توجه به مسائل زیست­محیطی و اجتماعی، بستگی دارد. به‌عنوان نمونه، در پروژه‌های سدسازی، مزایایی نظیر ایجاد زیرساخت‌های جدید مانند ساخت سدهای بزرگ مانند سد کرخه و سد کارون 3 توانسته‌اند منابع آب و برق کشور را تأمین کنند و به مدیریت منابع آبی کمک کنند.

این دست از پروژه­ها، موجب جذب سرمایه‌گذاری‌های داخلی و خارجی شده‌اند و در مقاطعی از زمان، در مناطق محروم و کمتر توسعه‌یافته، اشتغال‌زایی قابل توجهی ایجاد کرده‌اند. از سوی دیگر، هزینه‌های ساخت و نگهداری سدها بسیار بالاست و نیاز به بودجه عظیمی داشته و ساخت سدهای بزرگ می‌تواند سال‌ها طول بکشد و به بهره‌برداری نرسد. اگرچه مقاله‌های بسیاری در موارد متعدد بیان شده که سدسازی می‌تواند به تخریب زیستگاه‌های طبیعی، جابجایی جمعیت‌های بومی و تغییرات اکوسیستم منجر شود. نمونه‌هایی از این مشکلات در پروژه‌های سد گتوند و سد سیمره دیده شده است.

در مدلی دیگر، توسعه مسکن مهر در دولت‌های نهم و دهم مزایایی از جمله پاسخگویی به تقاضای مسکن و بهبود فرم شهری داشته به‌گونه‌ای که پروژه مسکن مهر به­منظور تأمین مسکن ارزان‌قیمت برای اقشار کم‌درآمد اجرا شد و به توسعه مناطق حاشیه‌ای شهرها کمک کرد. این پروژه توانست سرمایه‌گذاری‌های بخش خصوصی را نیز جذب کند و ساخت واحدهای مسکونی جدید موجب ایجاد فرصت‌های شغلی در بخش ساخت‌وساز شد. در این میان، معایبی از جمله کیفیت پایین ساخت در غالب موارد مطرح بوده، به‌گونه‌ای که بسیاری از واحدهای مسکونی به دلیل کیفیت پایین ساخت، مشکلاتی مانند ترک‌های ساختمانی و عدم استحکام کافی دارند. موضوع دیگر، موقعیت جغرافیایی نامناسب در برخی موارد بوده، به نوعی که بسیاری از پروژه‌ها در مناطق دورافتاده و بدون زیرساخت‌های لازم احداث شده‌اند که منجر به مشکلات حمل­ونقل و دسترسی به خدمات شهری شده است.

در موارد متعددی توسعه سازوکاری در ایران نیز در دستور کار قرار گرفته، مانند پیاده‌سازی سیستم‌های مدیریت شهری (مانند سیستم‌های هوشمند ترافیک یا ITS) که مزایایی از جمله هزینه کمتر در سرمایه‌گذاری در مقایسه با طرح‌های مرسوم افزایش عرضه داشته است. پیاده‌سازی سیستم‌های هوشمند ترافیک نسبت به ساخت زیرساخت‌های فیزیکی جدید هزینه کمتری دارد و می‌توانند به سرعت تغییرات لازم را اعمال کنند و به کاهش ترافیک و بهبود مدیریت شهری کمک کنند. همچنین، استفاده از سیستم‌های هوشمند ترافیک می‌تواند به کاهش زمان سفر و بهبود کیفیت زندگی شهروندان منجر شود. در کنار این مزایا، گروهی از کارشناسان، معایبی از جمله نیاز به تغییر فرهنگی را بیان داشته‌اند که طی آن، پذیرش و استفاده صحیح از این سیستم‌ها نیاز به آموزش و تغییر فرهنگی در بین شهروندان و مدیران دارد.

در مثالی دیگر، تمامی تلاش‌های اخیر مجموعه وزارت راه و شهرسازی و شرکت‌های زیرمجموعه آن در 8 سال اخیر در تحقق توسعه مبتنی بر حمل‌ونقل همگانی (TOD) و اقداماتی مانند بهینه‌سازی سیستم حمل­ونقل همگانی مانند توسعه خطوط مترو و BRT به نوعی ترکیبی از توسعه ساخت‌وسازی و سازوکاری است که در آن،  مزایایی از جمله بهبود کارایی، کاهش زمان سفر، افزایش ظرفیت حمل­ونقل همگانی، توسعه پیاده‌مداری، کاهش تراکم ترافیک کاهش آلودگی هوا و مصرف سوخت قابل انتظار است. این تجربه در برخی از شهرها نیز دارای توفیقاتی بوده، لیکن آنچنان که بایسته و شایسته بوده، توسعه پیدا نکرده که در این خصوص، تغییر مدیریت‌ها و تفاوت نگاه‌ها و یا اولویت‌های مدیران به فراگیر شدن این الگوی هوشمند توسعه آسیب زده است. در این الگو، به مدیران شهری اجازه می‌دهد که دارایی‌های شهری را بجای ساخت بزرگراه و تقاطع غیرهمسطح، پارکینگ طبقاتی و ...، صرف توسعه حمل‌ونقل همگانی کند و بجای اینکه تشویق به استفاده از خودروی شخصی نماید و امکاناتش را فراهم کند، شهروندان را به بهبود سبک زندگی، پیاده‌روی و دوچرخه‌سواری در محیط شهری تشویق می‌نماید.

البته واقعیت این است که در ایران، مردم به شورای شهری رای می‌دهند تا آنها برایشان شهرداری انتخاب کند که بیشتر بتواند بسازد و یا در سوابق خود مصادیقی از آن را داشته باشد. از دیدگاه اغلب مردم ما شهردارانی موفق‌ترند که پروژه‌های عمرانی بیشتری را در شهرهایشان بسازند، پل‌ها و پارکینگ‌های طبقاتی بیشتر، بزرگراه‌ها و تونل‌های بیشتر و مستحدثات عظیم‌تری را تحویل شهر دهند. با توجه به برخی عقب‌ماندگی‌ها و نیاز شهرها به توسعه فیزیکی، این خواسته‌ها قابل درک است. لیکن خطری که وجود دارد، برداشته شدن تمرکز شهرداران از توسعه‌های غیرفیزیکی و یا سازوکاری بسمت صرفا توسعه ساخت‌وسازی است. باید پذیرفت که توسعه سازوکاری نسبت به ساخت‌وسازی در اذهان عمومی کمتر دیده می‌شود و مدیران ما برای حفظ جایگاه و یا ارتقای سازمانی نیازمند همین دیده شدن­ها دارند.

در این زمینه، تغییر نگرش مدیران و عموم شهروندان بسمت توجه به سازوکارها، هم لازم است و هم زمانبر. اینکه عموم مردم از حاکمیت انتظار بهبود و تسهیل قوانین و قواعد بازی را داشته باشند، نشانه‌ی بلوغ فکری و اجتماعی است. ثمره این بلوغ گاهی این می‌شود که در مواردی تمرکز مدیران و گردانندگان و حتی تامین اعتبار بودجه بسمت توسعه سازوکاری رود. از توسعه‌ سازوکاری می‌توان انتظار داشت که سبب بهبود فرآیندهای مدیریتی و اجرایی ‌گردد و به­واسطه آن زمان اجرای پروژه‌ها به سامان رسیده، فساد به حداقل ممکن رسیده و موانع قانونی و اجرایی از پیش پای سرمایه‌گذاران برداشته شود.

نتیجه‌گیری

در ایران، انتخاب میان توسعه ساخت‌وسازی و توسعه سازوکاری بستگی به اهداف خاص، منابع مالی، زمان موجود و شرایط محیطی دارد. البته که نمونه‌های بسیاری نیز وجود دارد که انتخاب پروژه‌ها بنا به دلایل سیاسی و یا تلاش نمایندگان ادوار مجلس بابت تعریف ردیف اعتبار پروژه‌ها در حوزه انتخابیه‌شان بوده است. با این وجود، هر یک از این رویکردها می‌تواند در شرایط مختلف مزایا و معایب خود را داشته باشد. بنابراین ممکن است نیاز به ساخت زیرساخت‌های جدید (توسعه ساخت‌وسازی) وجود داشته باشد، در حالی که همزمان به بهبود فرآیندها و سیستم‌ها (توسعه سازوکاری) پرداخته شود تا بهره‌وری افزایش یابد و پایداری تضمین شود. به­عنوان مثال، ساخت سدهای بزرگ (توسعه ساخت‌وسازی) و بهینه‌سازی سیستم‌های مدیریت شهری و حمل­ونقل همگانی (توسعه سازوکاری) می‌تواند به توسعه پایدار و بهبود کیفیت زندگی در کشور کمک کند.

به‌نظر می‌رسد، با توجه به شرایط خاص ایران و بر روی دست ماندن بیش از 70 هزار پروژه نیمه کاره، از جمله محدودیت‌های مالی و نیاز به بهره‌وری سریع‌تر، ترکیبی هوشمندانه از هر دو رویکرد و استفاده از نقاط قوت هر یک می‌تواند به دستیابی به توسعه پایدار و فراگیر کمک کند و بهترین نتیجه را به همراه داشته باشد. بهبود سیستم‌های مدیریتی و فرآیندهای داخلی در کنار توسعه زیرساخت‌های فیزیکی می‌تواند بهره‌وری و کارایی را به حداکثر رسانده و به توسعه پایدار کشور کمک کند. ترکیب این دو رویکرد، برنامه‌ریزی جامع و توجه به نیازهای خاص هر جامعه می‌تواند مسیر مناسب برای توسعه را تعیین کند.

ما در ایران، عقلانیت و خردمندی را لازم داریم تا بتوانیم به واسطه آنها بدور از سیاست‌زدگی، با درنظرگیری معیار منفعت ملی برای همگان، اقدام به انتخاب و اولویت‌هی پروژه‌های ساخت‌وسازی و یا سازوکاری نماییم. از سوی دیگر، این واقعیت را بپذیریم که اصلاح سازوکارها، اصلاح قواعد بازی است و یک انتخاب و سلیقه نیست، بلکه یک ضرورت است. زمانی که بخواهیم تنه درختی خشک را با ارّه‌ای کُند و یا وسیله نابجای دیگری ببُریم، به سازوکارها توجه نکرده‌ایم و باید تاوان این تصمیم را با هدر دادن انرژی و یا مایوس شدن از نتیجه‌ی کار بپردازیم. ما زمان و منابع­مان را با همین رویکرد غلط هدر داده‌ و سرمایه انسانی‌مان را به همین واسطه از دست داده‌ایم. جبران این شرایط تا رسیدن به مقصد درست، نمی‌تواند از عبور از همان راه‌های غلط قبلی باشد. راه درست، ترکیب هوشمندانه توسعه ساخت‌سازی و توسعه سازوکاری با هم است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.